انجمن علمی رنگ ایرانمواد پیشرفته و پوشش های نوین2322-135672520180920Surface modification of silk fibers by activated carbon nanotubesاصلاح سطحی الیاف ابریشم توسط نانو لولههای کربنی فعال شده1763177279877/amnc.2018.7.25.1FAمهدی نوریدانشیار، دانشگاه گیلانجواد مختاریدانشیار، دانشگاه گیلانساناز اصلاحدانشجوی دکتری، دانشگاه گیلانصدیقه قربانپورکارشناس ارشد، دانشگاه گیلانJournal Article20180607In this study, surface modification of silk fabrics was done through adsorbing multi-walled carbon nanotubes (MWCNTs) on the silk fabric surface. For this purpose, a simple method of immersing silk in the solution MWCNTs dispersion was used. In order to increase adsorption of activated MWCNTs on the silk fabric surface, citric acid was used as a crosslinking agent in the presence of sodium Hypophosphite as a catalyst. Results of potentiometric measurements showed that electrical conductivity of CNT modified silk fabric increases with the concentration of CNTs in the solution. Washing fastness of the CNT modified samples were assessed by a spectrophotometer just before and after washing out. Brightness was increased for all samples after washing. Scanning electron microscope (SEM) images was used to investigate morphology of fabric surfaces. SEM images represent that, in the same density, accumulation of single-wall carbon nanotubes was more in samples that obtained in presence of citric acid.در این پژوهش اصلاح سطحی پارچه ابریشمی با جذب سطحی نانولولههای کربنی چند دیواره روی آن انجام شد. بدین منظور از روش ساده غوطهورکردن پارچه ابریشمی در محلول حاوی دیسپرسیون نانو لوله کربنی چند دیواره استفاده شد. برای افزایش میزان جذب نانو لوله کربنی چند دیواره فعال برروی پارچه ابریشمی از اسیدسیتریک (عامل اتصال عرضی) در حضور سدیمهیپوفسفیت به عنوان کاتالیزور استفاده شد. نتایج رساناییسنجی نشان داد افزایش غلظت نانو لوله کربنی در محلول حاوی آن، موجب افزایش رسانایی پارچه ابریشمی میگردد. ثبات شستشویی نمونهها قبل و بعد از شستشو توسط اسپکتروفوتومتر انعکاسی بررسی شد. بعد از شستشو، میزان روشنایی برای کلیه نمونهها افزایش یافت که نشانگر جدا شدن بخشی از نانولوله کربنی از سطح ابریشم میباشد. با بررسی مورفولوژی سطحی پارچههای ابریشمی اصلاح شده با میکروسکوپی SEM ، نتایج نشان داد تجمع نانو لوله کربنی تک دیواره برای نمونههای در حضور اسید سیتریک بیشتر از نمونههای فاقد اسید سیتریک در غلظتهای مشابه است.https://amnc.aut.ac.ir/article_79877_110aa105fcd1a60147a27e2da3d366ff.pdfانجمن علمی رنگ ایرانمواد پیشرفته و پوشش های نوین2322-135672520180920The effect of reduced graphene oxide on photo-catalytic degradation Rhodamine Bتاثیر اکسید گرافن احیا شده بر تخریب فوتوکاتالیستی ماده رنگزای رودآمین B1773178082504/amnc.2018.7.25.2FAحسن سامعیاستاد پژوهشگر، پژوهشکده رنگ و پلیمر، دانشگاه صنعتی امیرکبیر0000-0003-0374-880Xعلی اصغر صباغ الوانیدانشیار پژوهشکده رنگ و پلیمر، دانشگاه صنعتی امیرکبیرنعیمه ناصریاستادیار، دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی شریفرضا سلیمیاستاد پژوهشگر، پژوهشکده رنگ و پلیمر، دانشگاه صنعتی امیرکبیر0000-0003-1218-6706Journal Article20190122In this study, a nanocomposite of ZnV2O6 photo-catalyst hybridized with reduced graphene oxide (rGO) was prepared to degrade Rhodamine B. The ZnV2O6 nanostructures were successfully synthesized via co-precipitation route and the most significant process parameters were optimized during calcination. The structure and morphology were explored in detail using X-ray diffraction (XRD) and scanning electron microscopy (SEM) analyses. Graphene oxide was synthesized from natural graphite powder using a modified Hummers method and reduced to graphene-like sheets by removing oxygen functionalities with the recovery of conjugated structure. The self-degradation of RhB is almost negligible, but when ZnV2O6 powders were inserted in the solution, the degradation of RhB increased to 44% after irradiation for 120 min. The ZnV2O6/rGO nanocomposites exhibit a much higher photocatalytic activity towards the photodegradation of dye, indicating that the presence of rGO can suppress charge recombination thanks to the fast interfacial electron transfer between ZnV2O6 particles and rGO sheets.در این مطالعه تلاش شده است تا یک سامانه کامپوزیتی شامل فوتوکاتالیست ZnV2O6 و اکسید گرافن احیا شده (rGO) ساخته شود. به این منظور در گام نخست پیشساز ZnV2O6 به روش همرسوبی تهیه شد. براساس نتایج بدست آمده، خلوص فازی و ریزساختار نمونه کلسینه شده در دمای 600 درجه سلسیوس به مدت دو ساعت نسبت به سایر نمونهها شرایط بهتری دارد. در گام بعدی، نانوصفحات اکسید گرافن به روش هامرز بهبود یافته تهیه شدند و به روش ترکیبی (شیمیایی و حرارتی) احیا گردیدند. در نهایت نیز، نانوکامپوزیتهای فوتوکاتالیستی ZnV2O6/rGO از طریق اختلاط مقادیر مشخص از rGO با نانوساختارهای ZnV2O6 تحت امواج فراصوت بدست آمد. فعالیت فوتوکاتالیستی و سینتیک واکنش تخریب ماده رنگزای رودآمین B برای کلوئیدهای مختلف فاقد ذرات فوتوکاتالیست، حاوی نانوذرات ZnV2O6 و حاوی نانوکامپوزیتهای ZnV2O6/rGO اندازهگیری شد؛ نتایج حاکی از عملکرد فوتوکاتالیستی قابل قبول برای پودرهای ZnV2O6 به علت گاف انرژی مناسب این نیمهرسانا است. بعلاوه پس از گذشت دو ساعت، میزان تخریب ماده رنگزا برای نمونه حاوی سامانه نانوکامپوزیتی به 71% رسیده است که در مقایسه با عملکرد همین فوتوکاتالیست در غیاب rGO، رشدی معادل 27% درصد نشان میدهد. از این رو انتظار میرود تا صفحات کربنی علاوه بر افزایش سطح ویژه لایه فوتوکاتالیستی و جذب بیشتر نور برخوردی، با قابلیت به دام انداختن الکترونها و انتقال دادن سریع آنها، از نرخ بازترکیب اکسایتونهای به وجود آمده در فوتوکاتالیست بکاهند که این امر در نهایت به افزایش عملکرد فوتوکاتالیستی نانوکامپوزیتهای برپایه ZnV2O6/rGO در تخریب ماده رنگزای رودآمین B منجر شده است.https://amnc.aut.ac.ir/article_82504_619290138cc1e4f4fb1af3559e14c034.pdfانجمن علمی رنگ ایرانمواد پیشرفته و پوشش های نوین2322-135672520190213Surface modification of AZ31 magnesium alloy to improve the corrosion resistance via eco-friendly conversion coatings based on praseodymium rare earth elementاصلاح شیمیایی سطح آلیاژ منیزیمی AZ31 برای بهبود مقاومت به خوردگی توسط پوشش تبدیلی دوستدار محیط زیست بر پایهی عنصر خاکی کمیاب پراسئودیمیوم1781178782681/amnc.2018.7.25.3FAمهسا ساکتدانشجوی کارشناسی ارشد، پژوهشگاه رنگ، تهران، ایرانرضا امینیاستادیار، پژوهشگاه رنگ، تهران، ایرانپونه کاردراستادیار، پژوهشگاه رنگ، تهران، ایرانمرتضی گنجاییاستادیار، پژوهشگاه رنگ، تهران، ایرانJournal Article20190123Magnesium has many benefits, since it has been used in many industries e.g. aerospace, electronics and etc. one of the most important advantages of magnesium is its high solidity, although the corrosion resistance of it is poor. In this study, the Surface modification of Magnesium Alloy AZ31 by conversion coatings based on Praseodymium was performed. The results confirmed the forming of conversion coating on magnesium alloy. Moreover, anti-corrosion performance of treated surface was investigated and according to the results of the tests, an improvement in the corrosion resistance can be observed.<br /> Magnesium has many benefits, since it has been used in many industries e.g. aerospace, electronics and etc. one of the most important advantages of magnesium is its high solidity, although the corrosion resistance of it is poor. In this study, the Surface modification of Magnesium Alloy AZ31 by conversion coatings based on Praseodymium was performed. The results confirmed the forming of conversion coating on magnesium alloy. Moreover, anti-corrosion performance of treated surface was investigated and according to the results of the tests, an improvement in the corrosion resistance can be observed.منیزیم دارای مزایای بسیاری است که موجب گسترش روزافزون استفاده از آن در صنایع مختلف از جمله هوافضا، الکترونیک، حمل و نقل و اتومبیل شده است. یکی از مهمترین ویژگیهای منیزیم، نسبت استحکام به وزن بالای آن میباشد. اما مقاومت به خوردگی نسبتاً ضعیف آنها بهویژه در محیطهای آب نمکی موجب محدود شدن استفاده از آنها گردیده است. در این پژوهش، اصلاح شیمیایی سطح آلیاژ منیزیم AZ31 به وسیلهی پوشش تبدیلی بر پایهی پراسئودمیوم بر برای بهبود مقاومت به خوردگی آلیاژ منیزیم انجام شده است. نتایج آزمونها، واکنش این پوشش را با سطح منیزیم نشان میدهد. همچنین مقاومت به خوردگی آلیاژ منیزیم با اصلاح سطح با پوشش تبدیلی بر پایهی پراسئودمیوم، افزایش یافته است. <br /> منیزیم دارای مزایای بسیاری است که موجب گسترش روزافزون استفاده از آن در صنایع مختلف از جمله هوافضا، الکترونیک، حمل و نقل و اتومبیل شده است. یکی از مهمترین ویژگیهای منیزیم، نسبت استحکام به وزن بالای آن میباشد. اما مقاومت به خوردگی نسبتاً ضعیف آنها بهویژه در محیطهای آب نمکی موجب محدود شدن استفاده از آنها گردیده است. در این پژوهش، اصلاح شیمیایی سطح آلیاژ منیزیم AZ31 به وسیلهی پوشش تبدیلی بر پایهی پراسئودمیوم بر برای بهبود مقاومت به خوردگی آلیاژ منیزیم انجام شده است. نتایج آزمونها، واکنش این پوشش را با سطح منیزیم نشان میدهد. همچنین مقاومت به خوردگی آلیاژ منیزیم با اصلاح سطح با پوشش تبدیلی بر پایهی پراسئودمیوم، افزایش یافته است.https://amnc.aut.ac.ir/article_82681_7723ed6d87bc9a94b31724c01a1caeaa.pdfانجمن علمی رنگ ایرانمواد پیشرفته و پوشش های نوین2322-135672520190226Optimization of toughening of Polylactic Acid Nanocomposites/ Nanofibrillated Celluloseبهینه سازی رفتار چقرمگی در نانوکامپوزیت پلی لاکتیک اسید و نانو الیاف سلولز1789179883013/amnc.2018.7.25.4FAآرمین ریسی پور شیرازیکارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی پلیمر و رنگ، دانشگاه صنعتی امیرکبیرزاهد احمدیاستادیار، دانشکده شیمی، دانشگاه صنعتی امیرکبیرحمید گرمابیاستاد، دانشکده مهندسی پلیمر و رنگ، دانشگاه صنعتی امیرکبیرJournal Article20181217Structure-property relation is of vital importance in developing advanced polymer nanocomposites as<br /> well as enhancing their ultimate properties. In this research study, toughening of polylactic acid (PLA)<br /> with nanofibrillated cellulose (NFC) was studied and comparison was made between thermal and<br /> mechanical properties of systems containing pristine and modified NFC. NFC was modified through two<br /> different methods; acetylation of hydroxyl groups and grafting of polyethylene glycol (PEG) onto cellulose<br /> chains. Fourier transform infrared spectroscopy , X-ray diffraction , and differential scanning<br /> calorimetry were employed to probe into the surface characteristics, thermal properties and<br /> crystallinity of NFC/modified NFC, respectively; moreover, SEM imaging was utilized for surface<br /> morphology of samples. Subsequently, PLA with modified and unmodified NFC was prepared to evaluate<br /> the filler addition effect on toughness. Acetylated NFC has changed the PLA crystallinity degree and rate,<br /> which affected the modulus of PLA, as signaled by the changed NFC surface. Particularly, mechanical and<br /> toughening behavior of the prepared nanocomposites were analyzed based on tensile measurements<br /> which showed an eight-fold rise in toughening along with 18% decrease in modulus of the samples<br /> comprising 1 wt.% of acetylated NFC compared to the blank PLA. In the light of the obtained results, it can be inferred that brittle PLA can be toughened by the surface modified NFC. This research study can illuminate the way for future works on the modifications of nano-scale fillers/additives to achieve improved mechanical and thermal properties<br /> of PLA.ویژگی های پلی لاکتیک اسید مانند زیست تخریب پذیری دلیل اصلی توجه کاربران به این پلیمر در زمینه تولید محصولات مختلف گردیده است. از طرفی محدودیت های ساختاری منجر به کند شدن سرعت رشد مصرف این پلیمر شده است. در این میان بهبود خواص مکانیکی و چقرمگی پلی لاکتیک اسید از طریق رویکرد اصلاح پلیمر ها با نانو الیاف سلولزی اصلاح شده موفقیت امیز بوده است. در این پژوهش به منظور بهبود سازگاری نانو الیاف با ماتریس پلی لاکتیک اسید، در مرحله ی اول سطح نانو الیاف سلولزی اصلاح شد. اصلاح نانو الیاف با دو روش استیله کردن با درجه ی استخلاف 0.6 و پیوند زدن پلی اتیلن گلیکول روی سطح نانو الیاف انجام گرفت. تغییر ساختار نانو الیاف سلولزی پس از اصلاح مورد بررسی و پس از آن نانو الیاف استیله شده و نانو الیاف پیوند خورده با پلی اتیلن گلیکول به صورت مجزا و ترکیبی تا 1% وزنی به ماتریس پلی لاکتیک اسید اضافه شدند. کاهش میزان بلورینگی الیاف در اثر استیله شدن و پیوند خوردن با پلی اتیلن گلیکول در نتایج ازمایش اشعه ایکس و گرماسنجی مورد بررسی قرار گرفت. اضافه کردن نانو الیاف استیله شده به پلی لاکتیک اسید باعث ریز شدن بلور ها و اضافه کردن نانو الیاف پیوند خورده با پلی اتیلن گلیکول باعث درشت شدن بلورهای ماتریس پلی لاکتیک اسید می شوند. افزایش 7برابری چقرمگی با افت کمتر مدول و استحکام در نمونه ی حاوی هر دو نانو الیاف اصلاح شده مشاهده شد.https://amnc.aut.ac.ir/article_83013_27db39eec0e60275e38981abde329e01.pdfانجمن علمی رنگ ایرانمواد پیشرفته و پوشش های نوین2322-135672520190303Design and manufacture multi nano biosensor for simultaneous detection of Carbon Dioxide, Methane, Ethanol and Ammonia gasesطراحی و ساخت نانو حسگر زیستی چندگانه برای تشخیص همزمان گازهای دی اکسید کربن، متان، اتانول و آمونیاک1799180883504/amnc.2018.7.25.5FAحمید رضا مشیدیدانشجوی دکتری، دانشکده مهندسی پزشکی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران0000-0001-7975-2691محمد ربیعیدانشیار، گروه بیو متریال، دانشکده مهندسی پزشکی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)، تهران، ایران0000-0003-1180-8729نوید ربیعیدانشجوی دکتری، گروه شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران0000-0002-6945-8541Journal Article20190104In this study, a multi nano biosensor was developed for simultaneous detection of carbon dioxide, methane, ethanol and ammonia gas, and its electrochemical response to various concentrations of these gases was studied. In the previous study, GO/PANI nanocomposite was constructed and examined the chemical composition and morphology and its structure by analyzing FT-IR, FE-SEM, HR-TEM and XRD. In this study, we put nanocomposite on silver-coated new electrodes and then, by placing nanoparticles of aluminum oxide, zinc oxide, tin oxide and titanium oxide, different parts of the sensor were compared to Carbon dioxide, Methane, Ethanol and Ammonia are susceptible, then, the response rate and its sensitivity to each of the gases were measured by amprometric tests. The results showed that the sensitivity of the multi nano biosensor is acceptable for sensing these gases. The results of the electrochemical experiments showed that the response of each sensor component is defined as an illuminated 4 equation to a mixture of the four gas discussed. Considering the responses of the four components of this multi nano biosensor simultaneously to the 4-gas mixture, 4 equations are obtained, which can be ascertained by the exact concentration of each of the four measured gases.Of course, these equations are correct until none of the sensors are saturated and there is no other effective gas in the analyte.در این مطالعه یک نانوحسگر زیستی چندگانه برای تشخیص همزمان گازهای دی اکسید کربن، متان، اتانول و آمونیاک ساخته شد و پاسخ الکتروشیمیایی آن به غلظتهای مختلف این گازها مورد بررسی قرار گرفت. برای ساخت آن از نانوکامپوزیت گرافن اکساید/پلی آنیلینی که در تحقیق قبل ساخته بودیم و ترکیب شیمیایی و ریخت شناسی و ساختار آن را با آنالیز های FT-IR، FE-SEM، HR-TEM و XRD مورد بررسی قرارداده بودیم بهره جستیم. در این تحقیق نانو کامپوزیت تشکیل شده را بر روی الکترودهای جدیدی با روکش نقره قرار داده و سپس با قرار دادن نانو ذرات اکسید آلومینیوم، اکسید روی، اکسید قلع و اکسید تیتانیوم قسمت های مختلف نانوحسگر زیستی چندگانه به ترتیب نسبت به گازهای دی اکسید کربن، متان، اتانول و آمونیاک حساس شد و میزان پاسخ و حساسیت آن نسبت به هریک از گازها با انجام آزمایش های آمپرومتریک مورد سنجش قرار گرفت و نتایج نشان داد که حساسیت حسگرهای ساخته شده برای تشخیص گازهای فوق قابل قبول می باشد. بررسی نتایج حاصل از انجام آزمایش های الکتروشیمیایی نشان داد که پاسخ هر جز نانوحسگر زیستی چندگانه نسبت به مخلوطی از 4 گاز مورد بحث به صورت یک معادله 4 مجهولی تعریف میشود و با در نظر گرفتن پاسخ های 4 جزء این حسگر چندگانه به صورت همزمان نسبت به مخلوط 4 گاز مورد سنجش، 4 معادله 4 مجهولی حاصل میشود که با حل آن میتوان به غلظت دقیق هریک از 4 گاز مورد سنجش پی برد.https://amnc.aut.ac.ir/article_83504_2b335727fbd9f9e410388586d235d3fb.pdfانجمن علمی رنگ ایرانمواد پیشرفته و پوشش های نوین2322-135672520180823Combination of weld cladding and Carburization treatment to Reconstruction of Industrial Parts of DIN-25CrMo4 Steelتلفیق عملیات روکشکاری جوشی و کربوراسیون به منظور بازسازی قطعات صنعتی از فولاد 25CrMo4 DIN-1809181483654/amnc.2018.7.25.6FAرضا سعیدیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه یزد، یزد، ایرانمسعود مصلایی پوردانشیار، گروه مهندسی مواد، دانشکده مهندسی معدن و متالوژی، دانشگاه یزد، یزد، ایرانJournal Article20190116In the present study, the combination of cladding and carburization process for reconstructing of gears made of DIN - 25CrMo4 steel was evaluated. Therefore, at fist weld cladding was carried out by using E - 7018-1 basic electrode to compensate the lost thickness. Subsequently, the cladded specimens was subjected to carburization process to increase the hardness and wear resistance of the coating. Microstructural and phase studies indicated that ferrite microstructure of base metal converted to the martensite accompanied with residual austenite and Fe-C carbides such as Fe3C that increased surface hardness ~300. Wear evaluations indicated significant improvement of wearing resistance of carbonized specimens (80% reduction in friction coefficient and 90% reduction in lost weight).the microscopy SEM study of worn surfaces implying a change in the wear mechanism from the two-body scrub bing wear to the cutting mechanism by increasing the volume fraction of the martensitic phase in the carbonized specimens.در این پژوهش از تلفیق عملیات روکشکاری و کربوراسیون جهت بازسازی چرخ دندههای ساخته شده از فولاد DIN-25CrMo4 استفاده شد. در این راستا ابتدا از عملیات روکشکاری توسط الکترود قلیایی E 7018-1 به منظور جبران ضخامت از دست رفته و در ادامه از عملیات کربوراسیون جهت افزایش سختی و مقاومت سایشی روکش مذکور استفاده شد. مطالعات ریزساختاری و فازی حاکی از تغییر زمینه فریتی فلز پایه به یک زمینه مارتنزیتی همراه با آستنیت باقیمانده و ترکیبات غنی از آهن و کربن از قبیل کاربید Fe3C در نمونه کربندهی شده بود که موجب افزایش 300%~ سختی سطحی شد. بررسی رفتار سایشی نمونهها بهبود چشمگیر رفتار سایشی (کاهش 80% ضریب اصطکاک و کاهش 90% مقدار وزن از دست رفته) نمونه کربندهی شده را نشان داد. مطالعه SEM از سطوح ساییده شده دلالت بر تغییر مکانیزم سایش از سایش خراشان دو جسمی به مکانیزم ترک ریز ناشی از افزایش مقدار فاز مارتنزیت در نمونه کربندهی شده داشت.https://amnc.aut.ac.ir/article_83654_570a55b9fcead1cdfa40b7a37d0e09cf.pdfانجمن علمی رنگ ایرانمواد پیشرفته و پوشش های نوین2322-135672520180323The effect of synthetic silica particles, urethane resin and Fluorocarbon on the water/oil repellency of cottonاثر ذرات سیلیکای سنتزی، رزین اورتانی و فلوئوروکربن روی آب/ روغنگریزی پنبه1815182385534/amnc.2018.7.25.7FAشهلا شکرریزاستادیار، پژوهشکده رنگ و پلیمر، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایرانمعصومه پارسامنشدانشجوی دکتری، دانشکده مهندسی پلیمر و رنگ، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایرانJournal Article20190113This research focuses on the effect of synchronous and asynchronous apply of cross linking agents (CERESOL CPN and DMDHEU (N, N'-dimethylol-4, 5-dihydroxyethylene urea)) and Fluorocarbon (FOBUGARD AF300) on the repellency of the cotton fabric. Then the effect of silica particles on the repellency and durability of the samples was investigated. Silica particles were synthesized with TEOS (Tetraethyl orthosilicate), ethanol and ammonium hydroxide as catalyst which controls particle size of the silica and applied on the samples. Silica particles increase the roughness of the fabric surface and affect water/oil repellency. The optimum values are 6% of CPN and 8% of FOBUGARD AF300 provide oil and water repellency values 6 and 9 respectively. The FESEM and EDX were used for the assessment of morphological properties, size distribution and elemental analysis of fluorocarbon/silica particles coated fabric. Non-synchronous application of crosslinking agent and fluorocarbon resin improves the repellency of the samples. Also, silica particles enhance the durability of the treatment. So that after 5 cycles of washing and heat treatment of samples containing 1% of the synthesized silica particles, the values 6 and 9 were obtained for oil and water repellency, respectively.در این مقاله به بررسی اثر اعمال همزمان و غیر همزمان عوامل اتصالدهنده عرضی دی متیلول اتیلن اوره (DMDHEU) و ترکیب بر پایه پلی یورتان CERESOL CPN و ترکیب آب/روغن گریز کننده بر پایه فلوئوروکربن FOBUGARD AF300 روی آبگریزی، روغن گریزی پارچه پنبهای پرداختیم. و سپس تأثیر ذرات سیلیکا روی آبگریزی، روغن گریزی و ثبات شستوشویی پارچه پنبهای مورد بررسی قرار گرفت. ذرات سیلیکا با استفاده از TEOS(Tetraethyl orthosilicate) ، اتانول و هیدروکسید آمونیوم که بهعنوان کاتالیزور برای کنترل اندازه ذرات مورداستفاده قرار میگیرد، سنتز شده و روی نمونه اعمال گردید. ذرات سیلیکا هیدروفیل از طریق افزایش زبری سطح میتوانند موجب بهبود آبگریزی و روغنگریزی شوند. آبگریزی و روغنگریزی نمونهها اندازهگیری شد. نمونه حاوی 6% عامل اتصالدهنده عرضی پلی یورتانی و 8% ترکیب فلوئوروکربن FOBUGARD AF300 دارای مقادیر آبگریزی 9 و روغنگریزی 6 بود. همچنین، از آنالیزهای سطح، EDS، FESEM برای شناسایی مورفولوژی سطح، آنالیز عنصری، توزیع و اندازه ذرات سیلیکا در سطح پارچه اصلاحشده استفاده گردید. اعمال غیر همزمان عوامل شبکهای کننده و فلوئوروکربن موجب بهبود آبگریزی و روغنگریزی گردید. همچنین، ذرات سیلیکا موجب بهبود ثبات شستوشویی اصلاحات صورت گرفته، شد. بهطوریکه پس از 5 سیکل شستوشو و عملیات حرارتی برای نمونه حاوی 1% ذرات سیلیکای سنتز شده اعداد 6 و 9 به ترتیب برای روغنگریزی و آبگریزی به دست آمد.https://amnc.aut.ac.ir/article_85534_aaf3b943634b5ff2a1a7655afa41bb49.pdf